بیادست قشنگ ومهربانت راعصایی کن که
برخیزم
وشورانگیزوشوق آلودبدامان شقایقها
بیاویزم
بدزدم تیشه ی فرهادعاشق راوبی پروا
چنان رعدوبنای سنگی غم رافروریزم
بسازم کلبه ی عشقی میان باغ فرداهاوحافظ وار
بربام فلک طرحی دگرازعشق اندازم ونقش
دیگری ریزم
بیاواکن لبانم رابه تکرارسرودعشق که من آن
مرغ شباویزم
دلم میخوادتوسفرمون
یه لقمه نون داشت پرعشق
واست برکتش میشد
هرچی که خواست از خودعشق
دلم میخواست توباغچمون می کاشتمت
گل میدادی
رنگ و وارنگ ازهمه رنگ
نرگس وسنبل میدادی
دلم میخواست میشدواست
دشتوچراغونش کنم
ماه روبذارم توچشات
ستاره بارونش کنم
وسط میدون ببرم بازارروارزونش کنم
دادبزنم خاطرخاتم عشق روفروونش کنم
گلاب قمصرمیشدی به مرگ گل جون میدادی
شاخه به شاخه برگ به برگ به لپشون خون میدادی
گریه عاشق میشدی نم نم بارون میدادی
به شاعرای دربه درشعرفراوون میدادی
:: موضوعات مرتبط:
دلنوشته ,
,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0